روابط خصوصی هایی که از عموم فاصله دارند
روابط عمومی های ضعیف؛ ضربه به بدنه صنعت نفت
به نظر میرسد روابط عمومیها بیش از آن که سعی در تشریح منافع متقابل مدیران و مردم داشته باشد، در مسیر حفظ منافع مسئولین سازمانها و شرکت ها گام برمی دارند. در حالی که اگر یکی از مهمترین عناصر فرآیند مدیریت را بازخورد مردم نسبت به فعالیتهای سازمان ها بدانیم، روابط عمومی ها باید توجه خود را به سمت تعاملات دو سویه و اعتمادسازی و جلب رضایت مردم جلب کنند نه صرفاً اقداماتی که در داخل یک مجموعه می افتد و خبرسازی هایی که بعضا بدون هیچ مستنداتی به دروغ منتشر می شود، تا روسا را راضی نگهدارند.
به گزارش پترو رویداد، امروزه خارج از طرح عناصر مدیریتی که بسیار تکراری است، اگر مهمترین هدف هر سازمان را حفظ و افزایش منافع و سود آن سازمان بدانیم، اساس کارکرد روابط عمومیها در ارتباط با منافع مردم، زیر سؤال میرود، زیرا از مهمترین عناصر مدیریتی، فیدبک یا بازخوردی است که از مردم در ارتباط با اصلاح سازمان گرفته میشود. اگر این بازخورد مثبت باشد، فعالیتهای مدیریتی ادامه مییابد، در غیر اینصورت در عملکرد خود تجدید نظر میکنند و در این تجدید نظر بیش از هر چیز به منافع مردم توجه میشود و نه صرفاً تأثیرگذاری بر مردم از طریق تبلیغات دروغین.
بیش از ۷۰ سال از پیدایش اولین روابط عمومی نوین توسط شرکت ملی نفت ایران در کشورمان میگذرد. با گذشت زمان و به مدد پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و آگاهی بیشتر بشر نسبت به تأثیر ارتباطات در پیشبرد اهداف و توسعه جوامع، شیوه کار در حوزه روابط عمومی نیز به کلی دگرگون شده و امروزه ماهیت کار بر محور رابطهای چندسویه و با نگاه برد - برد برای همه گروههای ذینفع استوار است. اما روابط عمومی های حاضر در صنعت نفت به خوبی ثابت می کنند که کار آنها به بیرون از دیوارهای شرکت رسوخ نکرده و بیشتر یک روابط خصوصی برای انجام ساده ترین کارها آن هم در جهت راضی نگهداشتن مدیران و روسا می باشد، نه چیز دیگری.
صنعت نفت ایران با بحران جدی حرفهایگری در روابط عمومی مواجه است. جایگزینی متخصصان رسانه با افراد غیرحرفهای و رواج خبرسازیهای کاذب، اعتماد عمومی به این صنعت را به شدت کاهش داده است.
صنعت نفت به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور، همواره در کانون توجه بوده است. اما در سالهای اخیر، شاهد بحران جدی در حوزه روابط عمومی این صنعت بودهایم.
وقتی متخصصان و صاحبنظران رسانهای حذف و به جای آنها افراد غیرحرفهای و بلهقربانگو می نشینند، نتیجه کار چیزی جز خبرسازیهای کاذب و تلاش برای لاپوشانی واقعیتها نمی شود. اتفاقی که حالا به یکی از بزرگترین چالش های جدی این حوزه تبدیل شده است.
* خدشه به اعتماد عمومی، محصول روابط عمومی های کارنابلد
طی سالهای اخیر یکی از مهمترین چالشهای روابط عمومی صنعت نفت، جایگزینی متخصصان رسانهای با افرادی است که صرفا به دلیل روابط شخصی یا وابستگیهای سیاسی به این سمت گمارده میشوند. این افراد به جای آنکه به دنبال ارایه اطلاعات دقیق و شفاف به افکار عمومی باشند، صرفا وظیفه تایید تصمیمات مدیران را بر عهده دارند. این رویکرد نه تنها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند، بلکه مانع از بهبود عملکرد صنعت نفت نیز میشود.
از سوی دیگر برخی مدیران برای حفظ جایگاه خود و کسب محبوبیت، اقدام به بزرگنمایی دستاوردها و انتشار اخبار نادرست و اغراقآمیز میکنند؛ خبر کشف میدان گازی چالوس یکی از این دست خبرسازیهای کاذب بود که بازنشر این خبر به رسانههای بینالمللی نیز کشیده شد؛ به طور قطع این موضوع موجب بیاعتمادی عمومی نسبت به اطلاعات منتشر شده از سوی صنعت نفت میشود.
* بی توجهی به منافع ملی و عمومی
لاپوشانی واقعیتها نیز بخش دیگری از این وضعیت است که به جای ارایه شفاف اطلاعات، برخی روابط عمومیها تلاش میکنند تا مشکلات و چالشهای موجود را پنهان کنند که این امر به تشدید بحرانها منجر میشود.
در کلامی ساده تر، عدم ارتباط شفاف و صادقانه با افکار عمومی، تنها به تشدید بحرانها و پیچیدهتر شدن آنها کمک میکند.
در برخی موارد، روابط عمومیها به جای دفاع از منافع ملی و صنعت نفت، به دنبال تامین منافع شخصی مدیران هستند. این امر موجب میشود که روابط عمومیها به جای ارایه اطلاعات دقیق و شفاف، به دنبال خوشایند کردن مدیران خود باشند.
به باور کارشناسان بحران روابط عمومی در صنعت نفت عواقب جدی مانند کاهش اعتماد عمومی، تشدید بحرانها، تخریب وجهه صنعت نفت و افزایش شکاف بین دولت و ملت را به دنبال دارد.
بحران روابط عمومی در صنعت نفت، تهدیدی جدی برای این صنعت حیاتی بوده که حل آن، نیازمند تغییر رویکرد و اصلاح ساختاری در این حوزه است. روابط عمومی، همانند سایر حوزههای تخصصی، نیازمند دانش و مهارتهای خاص است و نمیتوان آن را به هر فردی سپرد.
* یک حرکت نرم برای حرفه ای سازی
با روی کار آمدن دولت جدید و با توجه به حضور افرادی با سابقه رسانهای در راس برخی از بخشها، شاهد تغییراتی مثبت در این زمینه هستیم. برای مثال، رییس دفتر وزیر نفت با شناسایی و معرفی زنان متخصص در حوزه رسانه، گامی مهم در جهت حرفهایسازی روابط عمومی صنعت نفت برداشته است. این اقدام نه تنها به افزایش حضور زنان در سطوح مدیریتی کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت ارتباطات در این صنعت نیز منجر خواهد شد.
اما این اقدام کافی نیست و همچنان شاهد آن هستیم که برخی مدیران عامل، بدون در نظر گرفتن تخصص و تجربه، افراد مورد نظر خود را در سمتهای کلیدی روابط عمومی قرار میدهند. این رویکرد، نه تنها به ضرر سازمان است، بلکه به اعتبار صنعت نفت نیز لطمه وارد میکند. روابط عمومی، همانند سایر حوزههای تخصصی، نیازمند دانش و مهارتهای خاص است و نمیتوان آن را به هر فردی سپرد.
کوتاه سخن اینکه، رسانهها نقش بسیار مهمی در افشای تخلفات و بهبود وضعیت روابط عمومی صنعت نفت دارند. رسانهها باید با دقت و موشکافی اخبار و اطلاعات منتشر شده از سوی صنعت نفت را بررسی کنند و در صورت وجود هرگونه مغایرت یا تناقض، آن را به اطلاع عموم برسانند.