عوارض نگاه تاکتیکی به صنایع راهبردی
صنعت پتروشیمی، عرصه ایست که در آن ریسک پذیری ، خلاقیت، انعطاف پذیری و دیگر مولفه های تاکتیکی در صورتی مطلوبیت می یابد که ناظر بر اهداف بنیادین و عملیاتی شکل گیرد. در این صورت، شاکله و ساختار در هم افزایی (و نه در تلاقی یا تعارض با یکدیگر) ظهور و بروز پیدا می کند.
به گزارش پترو رویداد، مصطفی متدین - مدیر عامل شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی در یادداشتی نوشت: توسعه متوازن در صنعت پتروشیمی، هدف کلانی است که هرگونه انحراف یا غافلگیری از آن، عواقب و تبعات سلبی و بازدارنده ای در عرصه تجارت و صنعت خواهد داشت. صنعت پتروشیمی، ماهیتی راهبردی داشته و بخش اعظمی از مدیریت آن، در بستر ترسیم استراتژی ها و طراحی نقشه راه موثر و فضاساز در این عرصه تبلور می یابد. هرگونه سیاستگذاری، تصمیم یا اقدامی که منجر به تمرکززدایی از نگاه راهبردی در این عرصه شود، قطعا نامطلوب و عواقب و عوارض آن در مواردی غیرقابل جبران خواهد بود. موشکافی رخدادهای گذشته و جاری در صنعت راهبردی پتروشیمی، اگر به درستی صورت گیرد، منتج به تنظیم رویکردها و اهداف و در نهایت، ارتقای دستاوردهای این عرصه خواهد شد.
یکی از آفات و موانعی که باید از آن برحذر بود، نگاه تاکتیکی نسبت به یک مقوله استراتژیک و راهبردی است. قطعا تاکتیکهای مدیریتی، لازمه پیشبرد اهداف و استراتژیهای کلان یک مجموعه است اما زمانی که توازن و تعادل نگاه استراتژیک و تاکتیکی مخدوش شود، این اهداف حتی در سایه بهترین خلاقیتها محقق نخواهد شد. بنابراین ، تاکتیکها و خلاقیتها باید در بستر ثوابت، راهبردها و در همپوشانی با آنها تعریف و تصدیق پیدا کند.
صنعت پتروشیمی، عرصه ایست که در آن ریسک پذیری ، خلاقیت، انعطاف پذیری و دیگر مولفه های تاکتیکی در صورتی مطلوبیت می یابد که ناظر بر اهداف بنیادین و عملیاتی شکل گیرد. در این صورت، شاکله و ساختار در هم افزایی (و نه در تلاقی یا تعارض با یکدیگر) ظهور و بروز پیدا می کند.
تحلیل رویکرد و فعالیت شرکتهای توسعه محور در عرصه پتروشیمی نیز باید مبتنی بر همین تناسب و تعادل صورت گیرد. یکی از خطاهای رایج شناختی و محاسباتی در تحلیل فعالیتهای صورت گرفته در حوزه توسعه صنایع پتروشیمی (که به صورت خاص توسط مخاطبان بیرونی صورت می گیرد)، عدم تطبیق مولفه های راهبردی و تاکتیکی با یکدیگر و نسبت سنجی دقیق آن با اهداف و ماموریتهای تعریف شده است. ظرفیت ابزارها و روشها، در بستر راهبردها شکوفا خواهد شد و زمانی که این معادله به هر دلیلی برعکس تفسیر شود، شاهد تمرکززدایی از اهداف و انفصال اجزای زنجیره مدیریتی و اجرایی در این عرصه مهم خواهیم شد.